کاربر گرامی در این بخش برای شما تیم پرپروژه فیلم نامه کوتاه با موضوع مورد نظر اشاره کرده است ، در صورتی که موضوع شما با موضوع این فایل متفاوت می باشد از بخش دانلود فیلم نامه فیلم کوتاه سایت پرپروژه فیلم نامه های دیگر را مشاهده و دانلود نمایید . در صورتی که نیاز به تهیه فیلم نامه به صورت سفارشی داشته باشید می توانید با شماره 09050394455 تماس حاصل فرمایید.
خلاصه داستان:
فیلم کوتاه چراغهای خاموش داستان یک خانواده کوچک است که به تازگی به یک خانه قدیمی و دورافتاده در حومه شهر نقل مکان کردهاند. داستان از زاویه دید "سارا"، مادر خانواده، روایت میشود که به همراه شوهرش "رامین" و دختر کوچکش "لیلا" به خانه جدید نقلمکان کردهاند تا از زندگی شلوغ و پر استرس شهری فرار کنند.
در ابتدای فیلم، همه چیز به نظر خوب میرسد و خانه جدید فضایی آرام و دنج برای شروع یک زندگی جدید به نظر میرسد. اما به تدریج اتفاقات عجیب و مرموزی در خانه رخ میدهد. ابتدا، چراغها به طور غیرقابل توضیحی خاموش میشوند، در حالی که قطع برق وجود ندارد. سارا که ابتدا تصور میکند که این مشکلات از نوسانات برق است، متوجه میشود که این اتفاقات به شکلی ناپیدا و تکراری ادامه مییابند.
هر شب، چراغها یکی یکی خاموش میشوند و در هر اتاق که این اتفاق میافتد، سایههایی تاریک و غریب در گوشهها به وجود میآید. در نهایت، سارا و رامین متوجه میشوند که خانه پیش از آنها متعلق به یک خانواده دیگر بوده که به طرز مرموزی ناپدید شدهاند. سارا از این حقیقت باخبر میشود که این خانوادهها قربانی موجودی شیطانی بودهاند که در خانه زندگی میکند و آنها را به دام انداخته است.
در نهایت، وقتی سارا تصمیم میگیرد که از خانه فرار کند، متوجه میشود که موجود شیطانی در تمام مدت در حال تعقیب آنها بوده و هیچکدام از آنها نمیتوانند از خانه خارج شوند. فیلم با یک پایان ترسناک و شوکهکننده به پایان میرسد که نشان میدهد خانه هیچگاه آنها را نخواهد رها کرد.
تحلیل فنی:
-
فضاسازی و طراحی محیط:
- طراحی خانه باید با جوی تاریک، مرموز و وحشتناک پر شود. فضا باید قدیمی، با دکوراسیون فرسوده و دچار فرسایش باشد تا حس پوسیدگی و ترس را منتقل کند. رنگها باید تیره و کدر باشند و تنها نورهای کمنور از پنجرهها وارد شوند.
- بخشهای مختلف خانه باید تضادهایی داشته باشند؛ اتاقها باید تاریک و انزواگر باشند و استفاده از راهروهای بلند و پیچ در پیچ میتواند حس ترس و محصور بودن را ایجاد کند.
-
شخصیتپردازی:
- سارا باید شخصیتی باشد که در ابتدا به دلیل مشکلات روزمره زندگی، در کنار خانوادهاش به خانه جدید پناه میآورد، اما به تدریج شاهد تغییرات درونی او به فردی شجاعتر و نگرانتر خواهیم بود.
- رامین ممکن است در ابتدا به وقایع عجیب خانه توجه نکند یا آنها را نادیده بگیرد، اما او هم در نهایت با واقعیت مواجه خواهد شد.
- شخصیت لیلا، دختر کوچک خانواده، میتواند بهعنوان واسطهای برای ایجاد ترسهای اولیه و دیدن موجودات پنهان در خانه عمل کند. کودکان در ژانر ترسناک معمولاً بهعنوان شخصیتهایی که حس شجاعت یا پیشگویی دارند، وارد عمل میشوند.
-
نقطهنظر و زاویه دوربین:
- برای ایجاد حس ترس و اضطراب، زاویههای دوربین باید بهطور نامتقارن و آشفته باشد. کادرهای بسته در صحنههایی که اتفاقات عجیب میافتد میتواند فشاری را به مخاطب وارد کند.
- در مواقعی که چراغها خاموش میشوند و فضا تاریک میشود، دوربین باید در موقعیتهای کمنور قرار گیرد و از نورهای غیرمستقیم استفاده کند تا حس وحشت و ناشناخته بودن محیط را تقویت کند.
- همچنین استفاده از دوربین دستی (handheld) در لحظات اضطراب و تعقیب میتواند حس درگیری و ناامنی را در مخاطب بهطور مؤثری ایجاد کند.
-
دستمایههای بصری و رنگ:
- رنگهای سرد مانند آبی، خاکی و سیاه در طول فیلم باید غالب باشند تا فضای مرموز و وحشتناک خانه را ایجاد کنند. از نور سفید یا زرد کمنور در صحنههای ترسناک برای ایجاد سایههای پیچیده و هراسآور استفاده شود.
- در صحنههای کهنه و فرسوده خانه، استفاده از فیلترهای رنگی یا سایههای تیره میتواند کمک کند تا احساس تنهایی و اضطراب القا شود.
- برای سایهها و ارواح، میتوان از تکنیکهای خاص استفاده کرد که بدن و چهرههای موجودات را ناتمام و مبهم نشان دهند، تا تنها تهدید و احساس ترس به مخاطب منتقل شود.
-
موسیقی و صداگذاری:
- در این فیلم ترسناک، موسیقی باید بسیار کمصدا و ناتمام باشد. سکوتهای طولانی همراه با صداهای محیطی مانند وزش باد، صداهای قدم زدن یا چرخش درها میتوانند باعث افزایش تنش شوند.
- در صحنههایی که چراغها خاموش میشوند، استفاده از صدای لحظهای خشخش یا صدای فشاری که در فضا منتشر میشود میتواند تأثیرگذاری ترس را بیشتر کند.
- موسیقی باید بهطور تدریجی به سمت تمهای ترسناک و دلهرهآور پیش برود تا حس پیشبینی ناپذیر بودن داستان به اوج برسد.
-
ریتم و تنش:
- فیلم باید از ریتم کندی در ابتدای داستان استفاده کند، جایی که شخصیتها به آرامی با وقایع مرموز خانه روبرو میشوند. این ریتم کند به تدریج با اضافه شدن اتفاقات عجیب و ترسناک افزایش مییابد.
- در لحظات اوج داستان، تنش به سرعت بالا میرود و به یک بحران ترسناک تبدیل میشود. در این مواقع، ریتم سریع و تغییرات ناگهانی در فضا و موسیقی میتواند تأثیر زیادی بر روحیه مخاطب داشته باشد.